به معنی گیتی گشا. فاتح عالم. (از ناظم الاطباء) : جهاندار محمود گیتی گشای خداوند شمشیر و فرهنگ و رای. فردوسی. آفتاب رای گیتی گشایش از تتق حشمت نورافشان شد. (حبیب السیر ص 124)
به معنی گیتی گشا. فاتح عالم. (از ناظم الاطباء) : جهاندار محمود گیتی گشای خداوند شمشیر و فرهنگ و رای. فردوسی. آفتاب رای گیتی گشایش از تتق حشمت نورافشان شد. (حبیب السیر ص 124)
آرایش دهنده گیتی، عالم آرای، (ناظم الاطباء) : سپهری برین گونه برپای کرد شب و روز را گیتی آرای کرد، فردوسی، ای بار خدای گیتی آرای بربندۀ پیر خود ببخشای، سعدی، ، خداوند و خالق گیتی، (آنندراج) (بهارعجم)، از اوصاف پادشاه باشد، (از آنندراج) (از بهار عجم) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 314) : شه گیتی آرای خورشیدبخت که بر تارک چرخ بنهاد تخت، فردوسی، ، نوعی از گل سرخ نیک منظر و رعنا که از بصره آورند و پرهای آن را مدتی میتوان نگاه داشت و چون آن را در لای لباسها نهند بوی خوش به آنهامیدهد شبیه به بویی که مرکب از بوی مشک و عنبر باشد، (از فرهنگ شعوری ج 2 ص 314) (ناظم الاطباء)، رجوع به گل گیتی شود
آرایش دهنده گیتی، عالم آرای، (ناظم الاطباء) : سپهری برین گونه برپای کرد شب و روز را گیتی آرای کرد، فردوسی، ای بار خدای گیتی آرای بربندۀ پیر خود ببخشای، سعدی، ، خداوند و خالق گیتی، (آنندراج) (بهارعجم)، از اوصاف پادشاه باشد، (از آنندراج) (از بهار عجم) (فرهنگ شعوری ج 2 ص 314) : شه گیتی آرای خورشیدبخت که بر تارک چرخ بنهاد تخت، فردوسی، ، نوعی از گل سرخ نیک منظر و رعنا که از بصره آورند و پرهای آن را مدتی میتوان نگاه داشت و چون آن را در لای لباسها نهند بوی خوش به آنهامیدهد شبیه به بویی که مرکب از بوی مشک و عنبر باشد، (از فرهنگ شعوری ج 2 ص 314) (ناظم الاطباء)، رجوع به گل گیتی شود